جمعه21 ارديبهشت 1403     Friday, May 10, 2024
1400/09/27
کدخبر :60500
30
چاپ :

شبی در سیاه‌چادرهای شرق کرمان

در ارتفاعات بین استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان، تصورش هم برایمان سخت بود که بتوانیم مانند عشایری که سال‌هاست اینجا سکونت دارند شب را به صبح برسانیم، آن هم بی‌مشکل.

اینجا برای ما متفاوت‌تر از هرجای دیگری طلوع کرد؛ در میان عشایری که چندساعت زودتر از ما بلند شده بودند و آماده می شدند برای ادامه میزبانی از مهمانان.و ما هنوز محو بودیم در شبی که گذشته بود و البته طلوع صبحی که پیش روی ما قرار داشت؛ وقتی خورشید از بالای قله‌ای که اهالی می‌گفتند دهانه آتشفشانش آنجاست نگاهش را به ما دوخت چاره‌ای نداشتیم جز اینکه خودمان را در مسیر مستقیم نگاهش قرار دهیم تا گرم شویم و نگاهمان را همزمان به افق بدوزیم؛ ببینیم و ببینیم، مناظر بدیع طلوع در کوهستان های شرقی شهرستان ریگان را وقتی با آواز گوسفندان و صبح به خیر پرندگان در هم می‌آمیزد. 

به گزارش دل عالم به نقل از ایرنا، چه حکمتی هدیه می دهد به انسان با ماندن در طبیعت که هرچقدر محروم‌تر باشی، دست و دل بازترت می‌کند و ما از صبحِ روزی که عازم مناطق عشایری جنوب شرقی ریگان شدیم تا صبح روز بعدی که قصد خداحافظی از آنجا را داشتیم غیر از مهمان نوازی و استقبال چیزی ندیدیم؛ انگار اهالی، اولویت را به مهمان نوازی داده بودند تا بیان و شرح مشکلاتشان به مدیرانی که با هدف بازدید میدانی به آنجا رفته بودند.

وقتی قصد سفر کردیم، بعد از خروج از مرکز شهرستان ریگان در جاده ایرانشهر، در محدوده بخش مرکزی ریگان پس از طی مسافتی به به منطقه ای به نام سبزکان رسیدیم؛ البته پس از چندکیلومتر راه کوهستانی و سخت گذر در جنوب شرق شهرستان ریگان در نزدیکی مرز سیستان و بلوچستان.

اهالی منطقه که شنیده بودند شماری از مسئولان برای بررسی مشکلات مناطق روستا-عشایری می آیند، از ابتدای صبح در هوای سرد کوهستانی سبزکان خودشان را رسانده بودند تا از بیان مشکلاتشان باز نمانند.

بازدید از کانکس دانش آموزان این منطقه عشایری که حدود ۷۰ دانش آموز در آن مشغول تحصیل بودند از جمله برنامه ها بود و هرکدام از بزرگان عشایر در حضور فرماندار، مسئول اداره امور عشایری و سایر مسئولان مشکلاتشان را بیان کردند که مهمترین آنها نداشتن جاده مناسب، برق، آب و دیگر کمبودهای ناشی از خشکسالی و کمبود علوفه دام ها بود.

مسئولان قول دادند پنل های خورشیدی برای اهالی این منطقه در قالب یک مجتمع فراهم شود تا اهالی بتوانند از حداقل انرژی برق خورشیدی برای تامین نیازهای حیاتی خود استفاده کنند؛ همچنین مقرر شد برای تامین آب آشامیدنی منطقه، اداره امور عشایری یک هزار متر لوله تامین کند تا آب چشمه ای در نزدیکی آن منطقه انتقال یابد.

«تک فرهاد»، منطقه بعدی بود که ۱۸ کیلومتر پس از سبزکان به آنجا رسیدیم؛ منطقه دیگر عشایری که تعداد دانش آموزان آنجا بیشتر بود و مشکلاتشان هم تقریبا با منطقه قبلی یکسان.

یک واحد آموزشی در منطقه وجود داشت با ۱۲۰ دانش آموز، پنج معلم و یک مدیر که فضای آموزشی و تجهیزات پاسخگوی تعداد دانش آموزان نبود.

قرار شد با کمک خیرین بر فضای آموزشی این مدرسه افزوده شود تا برخی دانش آموزان مجبور نباشند مسافت طولانی را برای تحصیل در دیگر مناطق طی کنند.

فرماندار ریگان(سمت چپ) در کانکس دانش آموزان منطقه عشایری

آب، دیگر مشکل منطقه بود؛ آنطور که اهالی گفتند آب آنجا شور است و نیاز به دستگاه تصفیه دارند که مقرر شد با همکاری آبفا و سپاه شهرستان یک دستگاه آب شیرین کن (تصفیه) برای اهالی تهیه شود.

مردم روستاهای عشایری دیگر مناطق نیز به استقبال مدیران آمده بودند تا مشکلاتشان را بیان کنند که کمبود آب، جاده مناسب و مشکلات خشکسالی از جمله آنها بود.

بعد از آن رهسپار منطقه ای موسوم به سیف الدینی شدیم؛ راهی کوهستانی و بسیار سخت گذر با گردنه ای خطرناک که به علت شرایط ناهموار جاده مدتی مجبور شدیم معطل بمانیم تا بتوانیم با خودرو از آنجا عبور کنیم.

اهالی از طایفه هاشم زهی در این منطقه سکونت دارند و آنان هم مشکلات زیادی دارند که نخستین آنها را جاده دسترسی مناسب عنوان کردند.

عشایر منطقه می گفتند باتوجه به اینکه جاده دسترسی شهرستان ریگان به سمت ایرانشهر به روستای فرزه به میزان ۳۰ کیلومتر آسفالت شده و ۱۵ کیلومتر باقی مانده آن نیز در دست زیرسازی است، اگر دسترسی جاده سیف الدینی به فرزه احداث شود هم مسافت بسیار کوتاهتر شود و هم از گردنه خطرناک منطقه نیز رهایی می یابند.

بعدازظهر شده بود و مقصد پایانی ما امین آباد بود؛ عصر بود که به امین آباد رسیدیم و شب را نیز با اهالی خونگرم و صمیمی اینجا در دل سرد شب در سیاه‌چادرهایی که بتازگی با پنل های خورشیدی روشن شده اند، گذراندیم.

امین آباد در دامنه ارتفاعاتی که به کوه های «پَدوک» نزد اهالی معروف است قرار دارد. ساکنان می گویند این کوه دهانه ای آتشفشانی دارد که چندسال پیش هم فعال شده و از آن بخار و گدازه بیرون می زده است.

اهالی که حدود ۱۰ خانوار را شامل می شوند در زمستان به این منطقه می آیند که تازه اینجا گرم تر از سایر مناطق است و با گرم تر شدن هوا به ۱۰ کیلومتری اینجا در منطقه ای به نام چاه قنبر کوچ می کنند.

زندگی در دل کوهستان و سیاه چادرهایی که حریف سرمای زمستانی نمی شوند هم سخت است هم هیجان انگیز؛ مخصوصا برای کسانی که عادت به این سبک زندگی نداشته باشند. اما سادگی، صمیمیت و دریادلی اهالی وقتی با عطر نان محلی و آتش زغال درختان کوهستانی این منطقه بکر اما محروم که در هم می آمیزد تو را سرپا و زنده نگه می دارد حتی در سرمای شب های اینجا.

اما ماندن در این مناطق، شب تو را به فکر فرو می برد و مجبورت می کند به فلسفه زندگی و اینکه که هستی و در این نظام هستی چکار می کنی بیشتر بیندیشی.

شاید این نوع زندگی برای عشایر عادی شده باشد اما برای مسئولانی که مهمان سیاه چادرهای عشایر شده بودند، عادی نبود و روز بعد بعضی از آنان می گفتند که مریض شده اند از سرمای هوا.

فرصت خوبی بود اطراق شبانه در سیاه‌چادرهای عشایر، برای شنیدن درددل ها و مشکلات آنان و البته درک سبک زندگی و نوع زیستن این افراد که جمعیت قابل توجهی از مردم را تشکیل می دهند و در کنار ما به رونق بخش دامپروری هم کمک می کنند.

داخل سیاه چادر هوا سرد بود؛ برای در امان ماندن از سرما باید خودمان را می چسباندیم به آتش چوب های درختان کوهستانی که زغال می شدند و هم به ما گرما می دادند و هم غذا و چای عشایر را فراهم می کردند. وقتی بساط ناهار و شام جمع می شد، سفره درددل عشایر پهن می شد و حکایت ها هم عموما تکراری بود چون مشکلاتشان تقریبا یکسان است.

زندگی و معیشت عشایر این منطقه برپایه دامپروری است؛ خانوارهای عشایری هرکدام ۱۰۰ تا ۴۰۰ راس گوسفند دارند و از این طریق امرار معاش می کنند؛ حالا تصور کنید طی چندسال اخیر خشکسالی های مستمر که سبب کاهش علوفه و خوراک دام ها شده چه تاثیری بر معیشت آنان گذاشته است.

می گویند سهمیه علوفه ای که امور عشایری در اختیار آنها می گذارد اندک است و کفاف تعداد دام هایشان را نمی دهد؛ برخی می گفتند مجبور می شوند قبل از تلف شدن دام هایشان، آنها را با قیمتی ناچیز بفروشند تا بتوانند خودشان و سایر دام ها را سرپا نگه دارند.

درخواست سبوس و جو داشتند البته با سهمیه بیشتر تا بتوانند تعداد بیشتری از دام هایشان را زنده نگه دارند.

جاده دسترسی مناسب دیگر مشکلی بود که با اولویت مطالبه می کردند.

البته از راه اندازی پنل های خورشیدی در این مناطق که عموما به صورت رایگان در اختیار آنها قرار گرفته راضی بودند؛ هرچند این پنل ها کوچک بودند و تنها برق مصارف اولیه و حیاتی آنها را تامین می کرد، مثل برق رادیو، یک دو یا سه لامپ و اندک برق باقی مانده نیز برای شارژ گوشی های تلفن همراه و چراغ قوه هایشان.

اما نکته قابل تامل دام هایی بود که رنگ موها و پشم هایشان همگی مشکی است و اهالی معتقدند به علت قرار داشتن در آن منطقه در نزدیکی آتشفشان است.

 کارشناسی هم که در این زمینه اظهارنظر علمی کند یافت نشد اما خود اهالی می گویند به علت موقعیت آب و هوایی و نزدیکی در کنار دهانه آتشفشان که گاهی گدازه هایش بیرون می زند رنگ موی دام های این منطقه مشکی است درحالی که در مناطق دیگر همسایه، دام هایی با رنگ های دیگر مثل سفید، زرد و ... نیز مشاهده می شود.

اهالی می گفتند یکی دو سال پس از زلزله مرگبار سال ۸۲ بم، در آذرماه بوده که زلزله ای در این منطقه در نزدیکی چاه قنبر رخ می دهد و چهار دانش آموز در آن کشته و ۳۰ تن هم مجروح می شوند.

مردم محلی می گویند در آن زلزله آتشفشان منطقه فعال شده و از دهانه آن دود بیرون می آمده که بعد از مدتی خاموش شده است.

 بیشترین عشایر شرق استان کرمان در شهرستان ریگان در فاصله ۲۸۵ کیلومتری شرق مرکز استان زندگی می کنند که شمارشان افزون بر ۲ هزار و ۵۰۰ نفر اعلام شده است.

از آنجا که جمعیت خانوارهای عشایری عموما زیاد است جمعیت این افراد افزون بر ۲۵ هزار نفر برآورد می شود. عشایر منطقه بیشتر از طوایف سابکی و هاشم زهی هستند.

خشکسالی های اخیر در منطقه سبب نزدیک تر شدن محل سکونت عشایر به مناطق شهری نیز شده است و حتی برخی به حاشیه شهرها مراجعه کرده اند.

اهالی عشایری از پنل های خورشیدی می گویند

امین الله هاشم زهی یکی از اهالی مناطق عشایری ریگان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا عنوان کرد:خیلی برایمان سخت بود که در تاریکی مطلق بودیم و با راه اندازی این پنل ها حداقل روشنایی داخل سیاه چادرها تامین شده است.

محمد سابکی دیگر فرد ساکن در منطقه عشایری سبزکان نیز خواهان توجه بیشتر مسئولان به تامین روشنایی این منطقه شد و با اشاره به راه های سخت گذر منطقه گفت که مسئولان برای توسعه راه های اینجا کمک کنند.

خدابخش سابکی دیگر شهروند ریگانی به روی دیگر مشکلات ناشی از تاریکی هوا اشار و بیان کرد: بچه های دانش آموز ما شب ها در نبود برق برای درس خواندن مشکل دارند و مجبورند فقط روزها درس بخوانند.

فرماندار ریگان نیز در این باره گفت: ۳۰ درصد شهرستان را مناطق کوهستانی تشکیل می دهد که عموما عشایر در آنها زندگی می کنند.

امین باقری بیان کرد: تعدادی از روستاهای شهرستان ریگان از شبکه برق فاصله زیادی دارند که نیازمند تامین برق خورشیدی هستند.

فرماندار ریگان عنوان کرد: سخت‌گذر بودن مناطق عشایری مشکل دیگری است که سبب شده شبکه برق به این مناطق انتقال پیدا نکند پس ضرورت تامین برق آنها را دوچندان کرده است.

علی اکبر صابری رییس اداره امور عشایری ریگان نیز با تشریح وضعیت تامین سامانه های خورشیدی در مناطق عشایری این شهرستان توضیح داد: ۹۰ پنل خورشیدی در بین ۹۰ خانوار عشایری  شهرستان توزیع شده است.

وی آثار زیست محیطی اجرای این طرح را ارزشمند برشمرد و بیان کرد: با تامین برق عشایر، استفاده از چوب های درختان و مراتع نیز در روشن کردن آتش کمتر می شود و آثار زیست محیطی خوبی دارد.

رییس اداره عشایری ریگان عنوان کرد: برای ۷۰ پنل خورشیدی که به صورت رایگان در اختیار عشایر قرار گرفت ۱۱۰ میلیون تومان هزینه شد.

وی گفت: اضافه بر ۷۰ پنل رایگان، ۲۰ پنل خورشیدی نیز با همکاری شرکت توزیع برق و مشارکت خود عشایر که مبلغی از آن را تامین کرده اند تهیه و دراختیارشان گذاشته شده است.

برچسب ها :

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید :

  1. نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  2. نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  3. نظرات پس از ویرایش ارسال می‌شود.
دیدگاه شما ثبت شد
مطالب پیشنهادی
دل عالم

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه خبری دل عالم می باشد.