
دکتر نیما جهانبین، معمار، شهرساز و عضو هیات عملی دانشگاه آزاد اسلامی که هفتهی گذشته در گفتوگو با فردایکرمان نسبت به روند شورا در انتخاب شهردار انتقاداتی مطرح کرده بود، اکنون و با بررسی برنامههای پنج کاندیدای شهرداری، در قالب یادداشتی؛ شورای شهر را از تصمیمگیری عجولانه و غیرکارشناسی در مورد امر مهمی چون انتخاب شهردار و به ویژه عدم توجه به معیارهای علمی و تخصصی برحذر داشته و در ادامه، پیشنهاداتی را مطرح میکند.
به گزارش دل عالم به نقل از فردای کرمان، «اجازه دهید پیش از بیان هر مطلبی چند نکته را به روشنی توضیح دهم:
یکم: مسئلهی من در نقد رخدادهای مسیر انتخاب شهردار کرمان، شخص، عملکرد و مسائل شخصی نیست بلکه بررسی روند و نقد شیوههاست.
دوم: منظر انتقادی بحث، صرفا بر پایهی تخصص استوار است و هیچگونه گرایش جناحی و یا تعلق به شخص یا گروهی، دغدغه و مشغلهی این یادداشت نیست.
سوم: انگیزهی نگارنده از ورود به این مسئله و پذیرش دعوت به مصاحبه و یا پیشقدمی در ارائهی این مطالب، احساس مسئولیت به واسطهی درک حساسیت موضوع به ویژه در این برههی خاص از زمان و لزوم توجه دادن منتخبین مردم در شورای شهر کرمان به شاخصه و معیارهای تخصصی امر، به سبب ظن مغفول ماندن این منظر در برابر سایر معیارهای ایشان است.
و اما اصل مطلب:
اینکه ارائهی برنامهی نامزدها در صحن شورا نشان داد که اعلام تردید من نسبت به روندی که که منجر به انتخاب چنین تعدادی نامزد برای جایگاه شهرداری کرمان شده است، درست بوده (مصاحبهی نگارنده با فردایکرمان به تاریخ ۲۳ امرداد ۱۴۰۰) ابدا مایهی خوشحالی نیست. چه، معنای این امر از دست رفتن زمان قانونی شورا در انجام وظیفه است و در نهایت اگر این قضاوت صحیح باشد، شهر ما متضرر نهایی امر است، اما از اینکه همچون همیشه حقانیت دیدگاه علمی آشکار میگردد، میتوان ابراز مسرت کرد.
متاسفانه برنامههای ارائه شده جز در یک مورد و فقط در یک برنامه که نشانههایی از نگرش درست به برنامهریزی برای مقیاسی میانمدت از روند حیات و توسعهی شهری در خود داشت، حکایت از لزوم ابراز نارضایتی از روندی دارد که منجر به انتخاب افراد شده است. برنامهها نه تنها در شناخت سرفصل اصلیترین مسائل شهر کرمان توفیق چندانی نداشتند و بیشتر به سرفصلهایی پرداخته بودند که به صورت کلی برای هر شهری قابل طرح است، متاسفانه در همان سرفصلها هم نتوانسته بودند به درستی به سمت داشتهها و نداشتههای شهر کرمان اشارتی کنند و بدتر آنکه دستاورد نهاییشان هم جز کلیگویی و گاه طرح مباحثی بیشتر شعارگونه نبود.
این انتظار از فردی که بناست در جایگاه خطیر شهرداری یک شهر با هزاران مسئلهی پیچیده و ریشهدار در علل چندگانه بنشیند، انتظار دور از ذهنی نیست که پس از شناخت درست مسائل، به طرح ضعفها و قوتها در هر سرفصل بپردازد و سپس با ارائهی تحلیل، سیاستهایی اجرایی برای رسیدن به استراتژیهای برنامهاش ارائه کند.
بهعنوان مثال، به مطلبی که در اکثر و یا اگر درست باشد بگویم در تمام برنامهها دیده میشد، اشاره میکنم که وقتی ایرانی و اسلامی کردن سیما و منظر یک شهر بهعنوان هدف تعیین میشود، شهردار باید با شناخت روابط حاکم بر شکلگیری سیمای شهر از یکسو ( با دشواریهایی که به سبب ارتباط با ذهنیت شهروندان و شکلگیری تصور شهر در ذهن ایشان دارد) وعوامل شکلدهی به منظر و گونهشناسی منظر شهری از دیگرسو، مطرح کند که با چه مداخلهای در روندها و ایجاد چه تغییرات عملیاتی، هدفی آن چنان را محقق میکند. یا اگر سخن از مقولهی گردشگری زیارتی و یا تاریخی در مورد کرمان مطرح میشود با شناخت از ضعفهای عدیده در مباحثی از جمله انواع مبادی شهر، سرویسهای مورد نیاز رفتار حرکتی سفر، وضعیت اسفبار هتلینگ و مقولهی اقامت در شهر کرمان و زیرساختهای ناموجود و یا نا بودِ گردشگری در تمامی زمینهها چگونه میشود ظرف مدت چهار سال، داعیهدار امر و آن هم به قول یکی از برنامه ها در مقیاس جهانی شد؟!
به هر روی، از بازتابهای مباحث مطرح شده پس از برگزاری جلسات مصاحبه در فضاهای مجازی و ارتباطی مردمی، پیداست که انتقاد به برنامهها، نیازبه توضیحاتی چندان ندارد و البته نقد تخصصی یکایک برنامهها برای خروج از رویکردی کلی و دریافت درستی و نادرستی هر موضعی به جزئیات هم، مقولهای است که با صرف زمان کافی و در برههای مناسب باید به طور جدی در دستور کار جامعهی دانشگاهی و اصحاب قلم و مطبوعات قرار گیرد، اما حال، یک «چه باید کرد؟» جدی پیشروست که برآنم تا بهعنوان دستاورد این یادداشت به آن بپردازم:
۱- به نظر میرسد شورای شهر باید با دعوت از متخصصان در چند مقولهی اصلی که به نظر اینجانب، جامعهشناسی، اقتصاد، حقوق و معماری و شهرسازی در این شرایط کفایت میکند با رویکردی مسئلهمحور، مسائل اصلی شهر در هر حوزه را مشخص کند که باز هم به نظر میرسد این مسائل در کلیات، به مباحث زیستمحیطی و بهویژه مقولهی آب، درآمدهای شهرداری و وضعیت سازمانی و اداری این نهاد در کرمان، سکونتگاههای غیررسمی یا مقولهی حاشیهنشینی که شهر را در محاصره قرار داده است، مسئلهی بافت تاریخی شهر کرمان و توسعهی کالبدی نامتوازن و پراکندهی شهر محدود باشد و حضور گونهگونی تخصصی مطرحشده برای دریافت تایید و در عین حال، نگرشی جزنگرانهتر به مسائل برای روشن کردن برخی ابعاد لازم سرفصلهاست.
۲- با عبور از برخی معیارهای محدودکننده همچون دیدگاههای جناحی و یا عبور جدی از دیدگاهی که مدیران ردهی میانی یا پایین کلانشهرهای اسمی کشور همچون تهران، اصفهان و مشهد را نسخهی مناسب مدیریت شهری کرمان میشناسد، بهسرعت گزینههای دیگری را به جمع نامزدهای موجود اضافه کند. (دقت کنیم که این مسئله، در مغایرت با گفتار من در اینکه افراد اندکی با معیارهای مطرحشده برای شهرداری کرمان خوانایی پیدا میکنند، مطرح نمیشود که صرفا بهعنوان راهکار شرایط موجود با توجه به محدودیت زمانی، پیشنهاد میشود).
۳- از نامزدها خواسته شود تا سیاستهای اجرایی خود را برای سرفصل مسائل اصلی شهر که به اهم آن در بند یک اشاره شد، ارائه دهند و شورا با رویکردی مسئلهمحور و برنامهمحور (آن هم در این برهه، صرفا به اصطلاح برنامهریزی شهری با محوریت action planning ارائهشده توسط نامزدها) به انتخاب نهایی اقدام کند.
۴- از نامزدها خواسته شود تا تیم مشاورهای و متخصص خود را با ارائهی رزومهی شخصی معرفی کنند و برنامهی عملی مشخص خود را در بهرهگیری از بازوی مشاورهی تخصصی در درازای تصدی سمت شهرداری کرمان توضیح دهند.
تنها با یک امید در دل، که آنچه رفت راهگشا باشد، در کمال حسننیت، توجه شورای ارجمند شهر به محتوای یادداشت را توقع مینماید.