
در این مراسم "لیلا راهدار" و "حمید نیک نفس" درباره این رمان صحبت میکنند و در فروشگاه ترنجستان رونمایی میشود. این رمان که رمانی برای نوجوانان است در 208 صفحه توسط "انتشارات هوپا" منتشر شده است.
به گزارش دل عالم به نقل از ایسنا، در معرفی این رمان آمده: تا حالا توی زمینخاکی فوتبال بازی کردهای؟ فکر میکنی باحال باشد یا کلاً ضدحال؟
تو را نمیدانم، اما مجید و دوستانش عاشقِ فوتبال در زمینخاکی روستایشان هستند؛ با اینکه رؤیای بازی در زمینچمن را دارند، اما همین زمینخاکی هم برایشان غنیمت است.
به مجید که طرفدار دوآتشهی تیم بارسلوناست، میگویند «مجیدو بارسا». البته در روستای دارآباد، هر یک از همبازیهای مجید هم برای خودش لقبی دارد. آنها درگیر ماجراهای خندهدار و گریهدار فوتبالی میشوند.
اگر دوست داری با ماجراهای فوتبالی مجیدو بارسا و دوستانش همراه شوی، بزن قدش!
وقتی مجیدو بارسا حاضر شد بهخاطر رسیدن به تیم ملی ایران، روزها گوسفندهای کاکاجان را بچراند و شبها توی زمین خاکی دارآباد فوتبال بازی کند؛ وقتی جعفرفرغونی در گزارش فوتبالیاش آرزو میکرد بهباز شورا با نصب یک لامپ صد بهجای پروژکتور برای زمینخاکی فوتبالشان دل بچهها را شاد کند؛ وقتی بیبینسا سعی میکرد با شیرجهزدن روی پای دو تا از مرغهایش تمرین دروازهبانی کند، هرگز بچههای روستای دارآباد فکرش را هم نمیکردند که بهزودی همراه بیبی سر از تهران دربیاورند و جلوی چشم خداداد عزیزی، هافبک سالهای نه چندان دور تیم ملی ایران، مسابقه بدهند...
مجتبی شولافشارزاده متولد سال 1362، داستاننویس سیرجانی است که کتابی به نام «افسانههای مردم سیرجان» با همکاری نجمه نورمندی نوشته و برگزیده و یا نامزد نهایی بسیاری از جشنوارههای داستانی بوده است. نویسندگی رو با نوشتن داستان کوتاه شروع کرد و برندهی چند جایزهی داستاننویسی شد، ازجمله «جایزهی ملی جمالزاده». قبلاً هم یه کتاب پژوهشی دربارهی قصهها منتشر کرده با عنوان «افسانههای مردم سیرجان».
به گزارش دل عالم به نقل از ایسنا، در معرفی این رمان آمده: تا حالا توی زمینخاکی فوتبال بازی کردهای؟ فکر میکنی باحال باشد یا کلاً ضدحال؟
تو را نمیدانم، اما مجید و دوستانش عاشقِ فوتبال در زمینخاکی روستایشان هستند؛ با اینکه رؤیای بازی در زمینچمن را دارند، اما همین زمینخاکی هم برایشان غنیمت است.
به مجید که طرفدار دوآتشهی تیم بارسلوناست، میگویند «مجیدو بارسا». البته در روستای دارآباد، هر یک از همبازیهای مجید هم برای خودش لقبی دارد. آنها درگیر ماجراهای خندهدار و گریهدار فوتبالی میشوند.
اگر دوست داری با ماجراهای فوتبالی مجیدو بارسا و دوستانش همراه شوی، بزن قدش!
وقتی مجیدو بارسا حاضر شد بهخاطر رسیدن به تیم ملی ایران، روزها گوسفندهای کاکاجان را بچراند و شبها توی زمین خاکی دارآباد فوتبال بازی کند؛ وقتی جعفرفرغونی در گزارش فوتبالیاش آرزو میکرد بهباز شورا با نصب یک لامپ صد بهجای پروژکتور برای زمینخاکی فوتبالشان دل بچهها را شاد کند؛ وقتی بیبینسا سعی میکرد با شیرجهزدن روی پای دو تا از مرغهایش تمرین دروازهبانی کند، هرگز بچههای روستای دارآباد فکرش را هم نمیکردند که بهزودی همراه بیبی سر از تهران دربیاورند و جلوی چشم خداداد عزیزی، هافبک سالهای نه چندان دور تیم ملی ایران، مسابقه بدهند...
مجتبی شولافشارزاده متولد سال 1362، داستاننویس سیرجانی است که کتابی به نام «افسانههای مردم سیرجان» با همکاری نجمه نورمندی نوشته و برگزیده و یا نامزد نهایی بسیاری از جشنوارههای داستانی بوده است. نویسندگی رو با نوشتن داستان کوتاه شروع کرد و برندهی چند جایزهی داستاننویسی شد، ازجمله «جایزهی ملی جمالزاده». قبلاً هم یه کتاب پژوهشی دربارهی قصهها منتشر کرده با عنوان «افسانههای مردم سیرجان».